![](http://static.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-14-07-4/0/bbec5a8d4d15d56d01505bd2945f88c1-425)
فردی چند گردو به رهگذری داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن !
رهگذر گردوها را شکست ولی دعا نکرد .
آن مرد گفت: گردوها را میخوری نوش جان ، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم !
رهگذر گفت:
«مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای ، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است!»
|
امتیاز مطلب : 86
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18